می شنوم که میگویید: این غیر ممکنه! خب، نه غیر ممکن نیست. سخت است ولی به این معنی نیست که نتوانید این کار را انجام دهید! با این وجود اگر میخواهید با انجام تمرینات ساده روزانه در 5 دقیقه زبان چینی بیاموزید، باید مطمئن شوید که برنامه دارید و برنامه شما به اندازه کافی برای رسیدن به مقصودتان موثر است . پستی و بلندیهایی در مسیر وجود خواهد داشت ولی مهم نیست، همیشه چینی یاد میگیرید.
در نتیجه برای اینکه به شما کمک کنیم از این پستی و بلندیها عبور کنید در اینجا نکتههای پیش پا افتادهای برای شروع و هدف یادگیری زبان به شما ارائه میدهیم.
1. با تلفظ شروع کنید
بهترین مکان برای شروع، کار روی نحوه تلفظتان است. یعنی یک راهنمای عالی برای تلفظ و آشنایی با لغات به زبان چینی بیابید. بعد، بر کسب تن صدای مناسب تمرکز کرده و مهارتهای Pinyin ( روش بازنویسی حروف چینی به حروف لاتین) خود را تقویت کنید؛ بقیه مسیر را بعدا ادامه خواهید داد.
از روی تجربه سخت ترین بخش تلفظ صحیح صداها هستند. اگر قصد دارید با برنامه روزانه 5 دقیقه تمرین چینی یاد بگیرید، مدت کمی طول میکشد ولی با استفاده از یک فهرست راهنمای کلمات چینی مادرینی میتوانید این کار را به درستی انجام دهید. مطمئن شوید که با دقت به نمونه صوتی کلمه که به شما داده میشود گوش میکنید و بعد سعی کنید صدای خودتان را ضبط کرده و به ان گوش کنید. صداها را با هم مقایسه کنید و اشتباه تلفظی خود را بیابید. مجبور نیستم این را بگویم ولی صدای شما در دنیای واقعی متفاوت از چیزی است که در ذهنتان می شنوید.
2. توسعه یک راهبرد آموزشی
یادگیری زبان چینی بدون هدف، ممکن است ایده خوبی باشد ولی سریعا به یک کابوس تبدیل میشود. کار کردن روی هر زبانی با چنین وقت کمی به اندازه کافی سخت است. بدون راهبرد، بزودی خسته و تسلیم میشوید. اگر شما از صفر شروع میکنید پیشنهادات بالا را دنبال کرده و با تمرین تلفظ شروع کنید.
اگر مبتدی نیستید، و قبلا یک سطح مشخصی از زبان چینی آموختهاید، راهبرد یادگیری خود را طبق تواناییهای قبلی خود تنظیم کنید. آیا فکر میکنید در زمینه مشخصی قویتر هستید؟ علی رغم انچه فکر میکنید این دقیقا جایی است که باید رویش تمرکز کنید. با تمرین زیاد روی زمینهای که قبلا در ان خوب بودید (مثلا مکالمه) اعتماد به نفس خود را بالا میبرید و برای ادامه روند یادگیری انگیزه خواهید داشت. مخصوصا این راهکار برای یادگیری زبان چینی روزانه در 5 دیقه بسیار مهم است.
چینی ماندارین
3. مطمئن شوید که اصول پایه را یادگرفتهاید
در ادامه روند یادگیری زبان چینی مطمئن شوید که اصول پایه را قبل ازاینکه وارد مرحله بعدی شوید فراگ رفتهاید. پیشرفت کم مسئله ای نیست ولی دانستن نحوه سلام کردن،معرفی خود و تقاضای غذا بسیار خوب است چرا که افراد در واقع قادر به درک بهتر شما خواهند بود.
نوشتن و خواندن مشابه هستند. اصول پایه (مثلا Stroke order) کلید شما برای ایجاد یک متن خوانا هستند. برنامهها و ایدههایی وجود دارد که بر ساخت سیستم تا حد ممکن قابل دسترس و خواندنی چینی تمرکز دارد. از آنها استفاده کنید.
4. از ابزار ثانویه شنیداری استفاده کنید
بیایید روش دومی را هم در نظر بگیریم. روش یادگیری زبان در 5 دقیقه به صورت روزانه تا حدی به پیشرفت شما کمک میکند ولی پیشرفت چشمگیری نخواهد بود. اگر میخواهید با روش یادگیری زبان چینی روزانه در 5 دقیقه ادامه دهید باید روشهای یادگیری خود را با راهکارهای ثانویهای تقویت کنید. مثلا گوش دادن به موسیقی چینی یا پادکستها . قبلا درباره چند روش برای انجام این کار صحبت کردهام. سعی کنید در محاورات روزانه خود زبان چینی را داشته باشید ، یا زمانی برای تماشای ویدیوهای سرگرم کننده به زبان چینی(البته با زیر نویس انگلیسی) اختصاص دهید.
در نهایت، احاطه کردن خودتان با زبان چینی به اندازه روشهای مستقیم یادگیری زبان موثر و کارامد نخواهد بود، ولی به یادگیری شما کمک خواهد کرد. به خاطر داشته باشید راهنماهای زیادی برای یادگیری زبان چینی وجود دارند با کمک انها روی شنیدار و مکالمه خود به خوبی کار کنید قبل از اینکه وارد مرحله نوشتار زبان چینی شوید.
5. اهداف غیر واقعی نداشته باشید
احتمالا این موضوع دشوارترین چیز یادگیری یک زبان جدید است. هر کاری که میکنید اهداف غیر واقعی انتخاب نکنید. ظرف یک هفته یا یک ماه یا یک سال نمیتوانید بر زبان تسلط بیابید. اگر فقط میخواهید با روش روزانه 5 دقیقه تمرین زبان یادبگیرید بدون به کار بردن زبان احتمالا بر زبان مدنظر تسلط نخواهید یافت.
یادگیری زبان به سادگی یادگیری مبحثی مانند ریاضی نیست. زبان مباحث خیلی بیشتری دارد، به همین دلیل سعی دارم بر اهمیت درک فرهنگ تاکید کنم. چرا با وقت گذاشتن برای یادگیری درباره فستیوال بهاره چینی در ماه فوریه کمی درباره فرهنگ این کشور نیاموزیم؟
6. به خودتان اعتبار بدهید
یادگیری یک زبان دیگر ساده نیست، و زبان چینی هم یکی از سختترین زبانهاست – مخصوصا برای انگلیسی زبانان. به خودتان اعتبار بدهید چرا که در واقع سعی در یادگرفتن آن زبان دارید. ظرف یک هفته نمی توانید بر یک زبان تسلط بیابید، اگر میخواهید می توانید روزانه 5 دقیقه زبان چینی بیاموزید ولی باید قادر به برقراری ارتباط و بیان ایدههای پایه ظرف چند ماه باشید. پس، باید زمان بیشتری روی یادگیری زبان بگذارید.
باید منتظر شد و دید که کودک در چه سنی بر سخن گفتن با زبان مادری خود مسلط میشود. در مورد این سن نمیتوان اظهار نظری قطعی داشت. برخی از کودکان زودتر و برخی دیرتر به زبان مادری خود مسلط میشوند. اما به طور کلی کودکان بین سنین 3 تا 5 سالگی دایرهی لغات مناسبی از زبان مادری خود پیدا میکنند و قادر هستند تا بهخوبی با آن زبان صحبت کنند. این زمان درست زمانی است که والدین باید به فکر آموزش زبان دوم به کودک خود باشند.
پس میتوان نتیجه گرفت که زمان تسلط بر زبان مادری بهترین سن برای آموزش زبان دوم به کودکان است.
از سوی دیگر این مسئله مطرح است که بهتر است تا پیش از 10 سالگی، آموزش زبان دوم به کودکان آغاز شود. چرا که پس از این سن، توانایی یادگیری زبان در کودک بهتدریج رو به کاهش میرود و از سوی دیگر کودک با درگیر شدن با دروس مدرسه و دیگر موانع زودگذر از کودکی به سمت نوجوانی ، زمان کمتری برای یادگیری زبان دوم خواهد داشت.
پیشرفت در زبان دوم همزمان با تکامل حنجره
گفتیم که برخی از متخصصان بر این باور هستند که بهترین سن برای آموزش زبان دوم به کودکان، زمان تسلط به زبان مادری، یعنی حدود 5 سالگی است. این متخصصان ابراز میدارند که از آنجا که در این سنین حنجرهی کودک نیز رو به تکامل است، بنابراین او بهتدریج در ادای صحیح واژگان زبان دوم پیشرفت خواهد کرد و از این بُعد نوعی برتری دارد.
بهترین سن برای برای آموزش زبان دوم به کودکان
اتفاق نظر قطعی وجود ندارد!
باید توجه داشت که برای اظهار نظر دقیق و قطعی در این خصوص لازم است تا به منابع معتبر پزشکی رجوع شود. برخی از تحقیقات این فرضیه را که کودکان در سنین پایینتر توانایی یادگیری بهتری دارند را به چالش کشیدهاند و بر اساس تحقیقات خود آن را کاملاً رد نمودهاند. بر اساس نظر این محققان میان کودکان و بزرگسالان از نظر توانایی و قدرت یادگیری زبان دوم تفاوتی وجود ندارد. از سوی دیگر برخی از دانشمندان بر این باور هستند که آغاز یادگیری زبان در کودکان باید همزمان با زبان مادری او صورت گیرد نه پس از تکمیل آن. اینکه بهترین سن برای آموزش زبان به کودکان سن دو سالگی است، تا همین چند سال پیش نه تنها در کشور ما، بلکه در اذهان بسیاری از مردم دیگر جوامع نقش بسته بود.
علاوه بر این در کنار تمامی این موارد استعداد، توانایی، علاقه و خواست کودک نیز بایستی مورد توجه قرار گیرد. نمیتوان کودک را به اجبار وادار به انجام کاری کرد که علاقهای به آن نشان نمیدهد. البته مسلماً این سخن به معنای گذر از تربیت کودک نیست.
در نهایت پیشنهاد ما این است که پس از تسلط کودک بر زبان مادری، آموزش زبان دوم به کودک را آغاز نموده و با توجه به بازخوردهای بعدی، تصمیمات جدید در مورد ادامه دادن یا ادامه ندادن آموزش و دیگر موارد مرتبط اخذ گردد.
بهترین سن برای یادگیری زبانهای مختلف چه سنی است؟
بهترین سن برای آموزش زبان دوم به کودکان یکی از پرسشهای بسیاری از والدینی است که به آیندهی فرزند خود توجه خاصی دارند و از اهمیت نقش تسلط بر حداقل یک زبان دیگر در موفقیت در زندگی آتی فرزند خود آگاهاند. در حقیقت تسلط به زبان دوم، که معمولاً زبان انگلیسی است، بعد از زبان فارسی میتواند در سنین بالاتر در برقراری هر چه بهتر و مناسبتر ارتباط با دنیا به یاری کودک آمده و او را از دشواریهای یادگیری زبان در سنین بالا برهاند. در این نوشته به موضوع بهترین سن برای یادگیری زبان دوم به کودکان و باورهای رایج درست و نادرست پیرامون این موضوع خواهیم پرداخت.
بهترین سن برای یادگیری زبان دوم
بهترین سن برای یادگیری زبان دوم به کودکان زمانی است که او به زبان مادری تسلط پیدا کرده باشد!
این تیتر خود گویای بسیاری حقایق در مورد پرسش از بهترین سن برای یادگیری زبان دوم به کودکان است. کودکی که هنوز قادر نیست با زبان مادری خود بهدرستی و با تسلط کافی صحبت کند، و در ادای صحیح واژههای آن باز میماند، چگونه میتواند یادگیری زبان دیگری را آغاز نماید؟
در حقیقت شروع یادگیری زبان دوم به کودک زمانی که او هنوز به زبان مادری خود تسلط ندارد، سبب خواهد شد تا فعالیت بخشی از مغز که وظیفهی یادگیری زبان را بر عهده دارد، دچار اختلال شود و در نتیجه کودک از یادگیری زبان مادری خود نیز باز بماند.
این مشکل ممکن است مشکلات دیگری مانند مشکل در انتقال درست پیام در کودک شود. مشکل در انتقال درست پیام در کودک او را رفته رفته به انزوا میکشاند و باعث میشود تا او خود را از همسالان و دوستان خود جدا دیده و اعتماد به نفس خود را از دست بدهد. از دست دادن اعتماد به نفس نیز مشکلی است پایهای که انواع بحرانها را به دنبال خواهد داشت.
از همین روی والدین باید دقت داشته باشند که در سپردن فرزند خود به مهدکودکهای دوزبانه دقت کافی به خرج دهند، چرا که در این مهدکودکها اساساً زبان دوم به تمامی کودکان آموزش داده میشود و کودکانی که فاقد توانایی سخن گفتن به زبان مادری نیستند، از دیگران جدا نمیشوند و درنتیجه مشکلات پیشگفته محتملاً برایشان اتفاق خواهند افتاد.
بهترین سن برای برای آموزش زبان دوم به کودکان
یافتن بهترین سن برای برای آموزش زبان دوم به کودکان: نه خیلی زود، نه خیلی دیر
اندکی پیش گفتیم که تا پیش از آنکه کودک نتواند زبان مادری خود را بهخوبی صحبت کند، شروع آموزش زبان دوم به او اقدامی نادرست است.
حالا به هنگ کنگ یه نظری بیندازین .
به مردمی که به مدت 10 سال اونجا بودند ولی اون زبونو یاد نگرفتن. به چینی هایی که به امریکا و کانادا و انگلیس واسترالیا مهاجرت می کنن و 20 سال اونجا می مونن ولی نمی تونن انگلیسی صحبت کنن. بنابراین قرار گرفتن در محیط زبانی به تنهائی جواب نمی ده ،که (این افسانه دوم می باشد). چرا که وقتی کسی که داره در آب غرق می شه ، نمی تونه شناکردن یاد بگیره ! وقتی مثل یه بچه دارین انگلیسی یاد می گیرین اگه شما را در محیطی قرار بدن که بزرگسالان با هم انگلیسی صحبت می کنن ، نمی شه انگلیسی یاد بگیرین .
بنابراین 5 اصل یادگیری سریع زبان دوم چگونه عمل می کنند؟
با توجه به چهار عنصر اساسی: 1) توجه 2)حافظه 3)معنا 4) ارتباط
این اصول ، ارتباط تنگاتنگی با هم دارن .
حالا اجازه بدین در این باره باهاتون بیشتر صحبت کنم :
با من به یه سفر بیاین ، به یه جنگل. شما یه چیزی شبیه تنه ی درخت می بینین که روش جای پنگول ، است . شاید بهش دقت کنین ، شاید هم توجه شما رو جلب نکنه . 50 متر جلوتر می رین و بعد جای پا می بینین که باید بهش دقت کنین .50 متر بعدی وقتی که یه خرسو می بینین این دفعه دیگه حواستون بهش کاملا معطوف می شه . در این لحظه دیگه به اون متمرکز می شین .حالا دیگه اهمیت اونو متوجه شدین . چرا که کاملا به همدیگه ربط دارن. هر اطلاعاتی که به بقای حیات شما مربوط بشه ، مهمه و اونو به یاد می سپارین . اگر اطلاعاتی رو که به شما کمک کنه به اهداف شخصی تون برسین ، اون اطلاعات مهم و معنا دار می شن و باید به اونا توجه کنین .اونا رو به خاطر خواهید سپرد. بنابراین اولین اصل : به آن دسته از محتوای زبانی توجه می کنید که برای شما ارتباط ذهنی داشته باشند.
البته ابزار آلات رو در دستانتون قرار می دن . ما با استفاده از ابزار آلات ، به اونا تبحر پیدا می کنیم و زمانی به سرعت، طرز استفاده ی اونا رو یاد می گیریم که ارتباط با ما داشته باشن. حالا اجازه بدین داستانی رو براتون تعریف کنم . تایپ کردن زبان چینی ، متود خاصی داره که نیاز به ابزار آلاتی داره که در این جا ، صفحه کلید، ابزار آلات محسوب میشه . چند سال پیش همکاری داشتم که خیلی تمرین می کرد تا تایپ کردن چینی رو یاد بگیره . شب های سه شنبه و چهارشنبه ، به مدرسه ی شبانه می رفت ، و هربار دوساعت تمرین می کرد. البته در منزل هم تمرین داشت . خلاصه ، مدت نه ماه ، زمان صرف کرد ولی نتونست چینی یاد بگیره . تا این که یه شب با یه بحرانی مواجه شدیم . ما دو روز ، یعنی (48) ساعت وقت داشتیم تا دستورالعمل آموزشی رو به مقصد چین برسونیم .همکارم کارو به عهده گرفت . من به شما تضمین می کنم. زیرا که او تونست ظرف 48 ساعت ، تایپ کردن چینی رو یاد بگیره .
وقتی این مطلبو عنوان می کنم ،مردم می گن دیوانه ام . این غیرممکنه ……..
پس اجازه بدین همین حالا « تاریخچه ی پیشرفت بشری » رو به یادتون بیارم که درباره ی پیشرفت بشری در محدودیت های خود بوده .
درسال 1950 همه فکر می کردن که دویدن مسافت یک مایلی به مدت 4 دقیقه ، امری است محال.تا این که راجرز بنیش در سال 1956 این رکورد رو کوتاه و کوتاهتر هم کرد.
100 سال پیش باور مردم براین بود که با استفاده ازمواد سنگین نمی شه پرواز کرد ولی ما همه می دونیم که این اتفاق افتاد و می دونیم که چطور این اتفاق افتاد! چه جوری مواد سنگین ،قابلیت پرواز پیدا کردن؟
ماوسایل و مواد را مجددا منسجم می کنیم و با مشاهده و الهام گرفتن از طبیعت ، اصولی را یاد می گیریم و اونا رو به کار می بندیم . در این مورد مانند پرواز پرندگان .
امروز جلوتر هم پیش می ریم . بنابراین با ماشین هم پرواز می کنیم. حتی می تونیم یکی از اونارو با پرداختن چند صد دلار، از آن خودمون کنیم و سوارش بشیم. صاحب ماشینی می شیم که می تونیم با اون پرواز هم کنیم.
ما از سنجاقک، مدل های مختلف پرواز یاد می گیریم . کاری که می کنیم اینه که مدل لباس اونارو می پوشیم ومانند اونا پرواز می کنیم. بیشتر مردم ، البته نه همه ی مردم می تونن نقاشی کنن. در هر صورت اونا می تونن با رعایت پنج اصل کلیدی و به کارگیری اونا ، سطح نقاشی کشیدن خودشونو ارتقاء بدن . اگه بتونین یه نقاشی غیرحرفه ای بکشین با رعایت این اصول می تونین ، اونو حرفه ای تر بکشین.من می دونم که واقعیت داره ،چرا که خود من هم این کار رو کردم . با دیدن پیشرفت کارم به خودم می گم عجب !
وقتی به طور فشرده و زیاد بر روی چیزی تمرکز می کنیم ، مغز شروع به پس زدن عقیده ی کهنه می کنه ، پس وقتی هر کسی می تونه ظرف 5 روز سطح نقاشی کشیدن شو ، بالا ببره ، با همین روش ومنطق می تونیم ظرف شش ماه ، زبان دوم را یاد بگیریم .
این چطور ممکنه ؟
به کمک 5 اصل و7 عمل (راهکار)
شاید بیش تر از این ها هم باشند ولی این اصول اساسی هستند.
الان می خوام دو افسانه درباره ی یادگیری زبان رو بگم ، دوچیزی که اصلا مهم نیستند .
اولی استعداده .
اجازه بدین قبل از شروع ، ماجرای زوئی را بگم که از استرالیا به هلنداومده بود تا زبان هلندی یاد بگیره .خیلی سخت تلاش می کرد ولی این اتفاق نیفتاد . بهش می گفتن تو استعداد نداری و باید دست از این کار برداری .خلاصه این
که وقتی به برزیل رفت تونست با رعایت این اصول به مدت شش ماه زبان برزیلی را یاد بگیره .مردم می گن غرق شدن در محیط زبانی در یک کشور، باعث یادگیری زبان می شه . بنابراین استعداد مهم نیست.